اخلاص در اطعام (قرآن)آیاتی از قرآن کریم اشاره به رعایت اخلاص در اطعام به گرسنگان دارد. ۱ - استحباب اخلاص در اطعامویطعمون الطعام علی حبه مسکینـا ویتیمـا واسیرا• انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاء ولا شکورا. " و غذای (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» میدهند! • (و میگویند: ) ما شما را بخاطر خدا اطعام میکنیم، و هیچ پاداش و سپاسی از شما نمیخواهیم " اطعام کردن آنها ساده نیست، بلکه توام با ایثار در هنگام نیاز شدید است، و از سوی دیگر اطعامی است گسترده که انواع نیازمندان را از" مسکین" و" یتیم" و" اسیر" شامل میشود، و به این ترتیب رحمتشان عام و خدمتشان گسترده است. ضمیر در" علی حبه" به" طعام" باز میگردد، یعنی در عین اینکه علاقه به طعام دارند آن را انفاق میکنند، و به این ترتیب شبیه چیزی است که در آیه ۹۲ سوره آل عمران آمده است لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون: " هرگز به حقیقت نیکوکاری نمیرسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید". بعضی نیز گفتهاند ضمیر مزبور به" الله" بر میگردد که در آیات گذشته آمده یعنی آنها به عشق پروردگار اطعام اطعام میکنند ولی با توجه به اینکه این مطلب در آیه بعد میآید معنی اول صحیحتر به نظر میرسد. به هر حال از آیه فوق به خوبی استفاده میشود که یکی از بهترین اعمال، اطعام محرومان و نیازمندان است، نه تنها نیازمندان مسلمان که اسیران بلاد شرک نیز تحت پوشش این دستور اسلامی قرار گرفته، تا آنجا که اطعام آنها یکی از کارهای برجسته" ابرار" شمرده شده است. در حدیثی از رسول خدا ص میخوانیم: استوصوا بالاسری خیرا و کان احدهم یؤثر اسیره بطعامه: " با اسیران به نیکی رفتار کنید، مسلمانان هنگامی که این سخن را شنیدند گاه غذای خود را به اسیر داده و او را بر خویشتن مقدم میشمردند" ۱.۱ - شأن نزولخاصه یعنی عموم شیعیان و امامیه و اهل سنت روایت کردهاند که آیاتی از این سوره. آیه ان الابرار یشربون تا آیه (و کان سعیکم مشکورا) در باره علی علیه السلام و فاطمه و حسن و حسین علیهمالسّلام و کنیز آنان (فضه) نازل شده. و قصه طولانی و اجمالش اینست: ابن عباس و مجاهد و ابی صالح روایت کرده اند که حسن و حسین علیهما السلام مریض و بیمار شدند. پس جدشان پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم با بزرگان عرب از آنها عیادت کرد و گفتندای ابو الحسنای علی اگر نذری برای شفاء فرزندانت نمایی خداوند آنها را شفا دهد. پس نذر کردند اگر خدای سبحان آنها را شفا داد سه روز روزه بگیرند و فاطمه سلاماللهعلیها همین قسم نذر نمود و خادمه آنها فضه هم همین طور نذر کرد. پس شفا یافتند در حالی که چیزی موجود نداشتند. پس علی علیهالسّلام از مردی یهودی سه صاع جو قرض نمود. و بروایتی آن جو را بعنوان دستمزد گرفت که برای او پشمی بریسد و آن جو را آورد نزد فاطمه علیها سلام. پس یک صاع آن را آرد نمود و نان پخت و علی علیهالسّلام نماز مغرب را در مسجد گذارد (با رسول خدا صلی الله علیه و آله) و بخانه آمد. فاطمه آن نان را نزد او گذارد تا افطاری نماید که مستمندی آمد و اظهار کرد من فقیرم پس آنچه داشتند از ما حضر باو دادند و جز آب چیزی نچشیدند، پس چون روز دوم شد صاع دوم را فاطمه علیهالسّلام آرد نمود و نان ساخت و در موقع افطار پیش علی علیهالسّلام نهاد و تا خواستند افطار کنند که یتیمی درب خانه آمد و طعام خواست پس همگی سهام خود را به او دادند و جز آب چیزی نچشیدند. و روز سوم فاطمه سلاماللهعلیها ما بقی جو را مهیا نمود برای افطارشان و چون خواستند میل کنند که اسیری درب خانه غذا خواست فورا طعام انحصاری خود را باو دادند و جز آب چیزی نچشیدند پس چون روز چهارم شد که نذرشان را اداء کرده بودند علی علیهالسّلام با حسن و حسین علیهما السلام آمد نزد پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و حال آنکه اثر ضعف و ناتوانی در آنها ظاهر بود پس رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم گریست و جبرئیل نازل و سوره (هل اتى) را آورد. ۱.۲ - معنای وجهکلمه" وجه" به معنای آن روی هر چیز است که رو به روی تو و یا هر کس دیگر باشد، و وجه خدای تعالی عبارت است از صفات فعلی خدای تعالی، صفات کریمهای که افاضه خیر بر خلق و خلقت و تدبیر و رزق آنها، و یا به عبارت جامع تر رحمت عامه او که قوام تمامی موجودات بدان است، از آن صفات نشات میگیرد، و بنا بر این معنای اینکه عملی به خاطر وجه الله انجام شود این است که در انجام عمل این نتیجه منظور گردد که رحمت خدای تعالی و خشنودیش جلب شود، منظور تنها و تنها این باشد و ذرهای از پاداشهایی که در دست غیر خدای تعالی است منظور نباشد، و به همین جهت خانواده اطعامگر دنبال این سخن خود که" انما نطعمکم لوجه الله" اضافه کردند: " لا نرید منکم جزاء و لا شکورا- ما از شما نه پاداشی میخواهیم، و نه حتی تشکری". وجه خدای تعالی عبارت است از صفات فعلی او، که صفات ذاتی خدای تعالی ما ورای آن صفات قرار دارد، و مبدا آن و در آخر مبدا تمامی خیرات عالم است. و بنا بر این برگشت اینکه عمل برای وجه الله باشد، به این میشود که عمل انسان به این انگیزه از انسان سر بزند که باعث رضای اوست، و او محبوب ما و رضایتش منظور ما است، برای اینکه او جمیل علی الاطلاق است، و به تعبیر دیگر: برگشت چنین عملی به این است که انسان خدای را تنها به این جهت عبادت کند که او اهلیت عبادت و استحقاق آن را دارد. ۲ - پانویس۳ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۴، ص۳۷، برگرفته از مقاله «اخلاص در اطعام ». | مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۱، ص۹۸، برگرفته از مقاله «اخلاص در اطعام ». | |